پیشدرآمد: احتمالاً برای شما هم پیش آمده در جایی یا موقعیتی گرفتار شده باشید که هرگونه حرکتی باعث درد شدید در اندام گرفتار شده و یا به خطر افتادن جانتان و ساکن بر جا باقیماندن هم اسباب آزارتان باشد؛ به همچنین حالتی به صورت عرفی وضعیت اره گفته میشود. اگر هم تاکنون برای شما رخ نداده زیاد نگران نباشید، دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد و غیره و غیره.

پیشتر در پستهای
دوست اجتماعی و
وضعیت در روابط به مقوله روابط در بستر اجتماعی پرداخته شد. اما نوشتار پیش رو از زاویهای کارکردگرایانه به چالشهایی که در روابط به وجود میآیند میپردازد. وضعیت اره در روابط با دیگران به دلایل مختلف رخ میدهد. تعهداتی که انسان در لوای ارتباطش با محیط پیرامون بر عهده میگیرد یکی از این دلایل میتواند باشد. ارتباطات کاری یا دوستانه پیرامون مفهومی که منفعت و یا ارزش افزوده (Valued Added) نامیده میشوند در محیط کار و زندگی شکل میگیرند. و با توجه به پلکانی بودن میزان بهرهمندی فرد از این منافع، در طی یک فرآیند زمانی مشخص ممکن است همه چیز آنگونه که تصور میشود به پیش نرود و یا توافق دوجانبهای که ضامن بهرهمندی از منفعت و ارزش تعریف شده برای آن رابطه باشد به وجود نیاید و یا از بین برود.
به عقیده نگارنده افراد بر اساس همین معیار ارزشی که برای خود تعریف مینمایند با محیط پیرامون در تماس قرار میگیرند و هر رابطهای با دیگران در این مدل کارکردی نیازمند تعریف ارزشی افزودهتر از آنچه در وضعیت سابق برای فرد متصور هستیم میباشد. در یک حالت آرمانی مطلوب خود فرد با حسها و تفکراتش تعریف کننده ارزش مورد نظر است اما در غیاب چنین تواناییهایی در نزد فرد، نهادهای دیگر مانند خانواده، جامعه و یا عرفهای اجتماعی بیکار نمانده و به تعریف ارزشهای مورد نیاز از ارتباط میپزدازند و تنها وظیفه فرد تطبیق وضعیت خود با این ارزشهاست.
ارهای بودن رابطه مربوط به زمانی است که ارزشهای تعیین شده با بروندادهای کسب شده از موضوع ارتباطی مطابقت نداشته و فرد به دلیل ترس، سردرگمی و یا دربست قبول نداشتن ارزشهای تعریف شده، به دلیل آثار ناخوشایند احتمالی، شهامت ایجاد تغییر در وضعیت روابطش را ندارد. اگر این سردرگمی دو طرفه باشد رابطه ارهای بسیار آزار دهنده و طولانی خواهد بود و تحول در چنین روابط موکول به زمانی است که حداقل یکی از طرفین یا در ارزشهایش تجدیدنظر کند و یا به دنبال فرد مناسبتری برای تطابق با همان نظام ارزشی بگردد.
در شبکههای اجتماعی برخی از افراد عبارت «پیچیده» و یا «نامشخص» برای توصیف وضعیت ارهای روابط خود با دیگران استفاده میکنند که البته از جنبه کیفی ممکن است با موارد مطرح شده در این نوشتار مطابقت نداشته باشد. به عبارت دیگر ممکن است مسائلی غیر از ترس یا محافظهکاری شخصی فرد را در پیشبرد و یا عقبگرد از روابطش مردد نماید اما به هر صورت همان نتیجه پیش میآید؛ روابطی که نه به پیش میروند و نه به پس و دایره ارزشهای کارکردگرایانه به تدریج در بستر زمانی با چنین وضعیتی به تضاد میرسند و قطعاً یا روابط خاتمه مییابند و یا ارزشها تغییر میکنند.
من در یک سال و نیم اخیر در یک رابطه ارهای گرفتار بودهام که به دلایل
متعددی که خیلی از آنها گفتنی نیست و به احساسات درونی انسان و تجاربش
بستگی دارد فکر میکردم رابطهام پتانسیل مناسبی برای صعود به مراحل متعالیتر را
دارد اما در نهایت اینگونه نشده و الان در دوراهی تغییر ارزشها و یا تغییر طرف مقابل گیر کردهام. اگر اخیراً درگیر رابطهای از نوع ارهای بودهاید شاید با نقطهنظرات نگارنده موافقت و مخالفتی داشته باشید که پرداختن به آنها شاید خالی از لطف نباشد.