پیش درآمد: در بعضی کشورها برای تجلیل از معلمان روزی به نام روز معلم نامگذاری شدهاست. بعضی از آنها تعطیل هستند ولی بعضی دیگر در روزهای کاری گرامی داشته میشوند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روز معلم به مناسبت بزرگداشت آیتالله مرتضی مطهری که در تاریخ ۱۲ اردیبهشت به دست اعضای گروه فرقان ترور شده است به این عنوان نامگذاری شده است. البته قبل از انقلاب نیز روز معلم در ۱۲ اردیبهشت برگزار می شد و مناسبت آن، کشته شدن یکی از معلمان به نام دکتر ابوالحسن خانعلی در روز ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در تجمع اعتراضآمیز معلمان در میدان بهارستان تهران بود.
«۱» نوشت: این روز معلم هم برای ما شده حکایت معافیت های مالیاتی حق التدریس که توسط افراد محترمی بالا کشیده شده، دانشجویانی که درس خواندن برایشان یعنی پیچاندن استاد و بسنده کردن صرف به نمره و مدرک، تبریکات خشک و خالی و دک و پزهای عالی پوسیده عنوان مدرسی دانشگاه و البته حکایت همان جیب های همیشه خالی و بیمه های ناقص و بی اثر و سالهایی که صرف سپید کردن موها در کلاس درس می شود و خود بخوان باقی داستان ...
«۲» نوشت: مادر با یک عالمه کارت تبریک و هدیه های جورواجور مدرسه های مختلف می آید خانه و آدم یادش می آید که امسال هم روز معلم آمده و باز هم گوشی موبایل و صفحه فیس بوک پر میشود از تبریکات متعدد و سالی که نکوست از بهارش پیداست که اصلا ایامی خوبی در پیش روی زندگانی معلم و معلم زاده و جد اندر جد معلمان هیچگاه نبوده که بخواهد امروزه اوضاع بهتر باشد پس به قولی «هر چه کنی، همان است که بوده»...
نتیجه گیری صنفی: حق التدریس در ایران ساعتی پنج الی شش هزار تومان است. یعنی معلم یک آدمی هست در سطح راننده تاکسی، مغازه نانوایی، پلیس راهنمایی و رانندگی سر چهار راه، کارمند ادارات (همان منشی و آبدارچی مؤدبانه) و اقشاری توی همین مایه ها ...
نتیجه گیری اجتماعی: اگر فارابی یا ابوریحان در زمانه ما می زیستند احتمالا ترجیح میدادند مغازه صافکاری ماشین یا بقالی راه بیندازند به جای آنکه سنگ لوح آپولو 11 برای قرار گرفتن در ماه به نام ایشان باشد.
نتیجه گیری ادیبانه: نمره بده تا شوی محبوب. معلم باش تا شوی مغضوب.