من
غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو پیش من جز سخن شمع و شکر، هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور از این بیخبری رنج مبر، هیچ مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت: آمدم نعره مزن جامه مدر، هیچ مگو گفتم ای عشق! من از چیز دگر میترسم گفت آن چیز دگر نیست دگر، هیچ مگو من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت؛ سر بجنبان که بلی جز که به سر، هیچ مگو گفتم این روی فرشته ست عجب، یا بشر است؟ گفت این غیر فرشته ست و بشر، هیچ مگو | ![]() |
شاعر: مولانا جلالالدین بلخی دکلمه: احمد شاملو (الف.بامداد) |
گفتم این چیست بگو؟
زیر و زبر خواهم شد
گفت
میباش چنین زیر و زبر،
هیچ مگو
ای نشسته تو در این
خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببر،
هیچ مگو
برای دانلود شعر با صدای احمد شاملو بر روی اینجا کلیک نمایید│حجم فایل: 2.43 مگابایت