بعضیها هستند که جای مشخصی در زندگی و معاشرتهای ما پیدا نمیکنند. همدورههای دانشگاه، دوستان ایام قدیم؛ همکاران محیط کار جدید؛ و مانند اینها. احتمالا با من موافق هستید که گرفتار شدن به نوعی ماشینیسم اجتماعی در زندگی روزمره امروزی به ندرت مجالی برای فرد باقی میگذارد تا معاشرتهای گستردهای با افراد مختلف داشته باشد. به نظر میآید حلقهای متشکل از اعضای خانواده؛ دوستان و همکاران پیرامون هرکدام از ما شکل میگیرد که مانع از داشتن دید نسبت به موقعیتهای زمانی و مکانی فرادست ما میشود. اما سیر حوادث زندگی گاهی به ما نظمی که برای زندگی خود شکل دادهایم تلنگر میزند؛ اعتراض میکند و ما را از رؤیای خوشخیالانهای که در آن غرق شدهایم، بیدار میکند ...
همه میدانیم مرگ نوبتی نیست؛ مرگ احتمالاً نقطه پایان مسیر نیست؛ مرگ حق است و غیره و غیره. اما مرگ برای همه ما قطعاً ناراحتکننده است. برای خانوادهای که فرزندش را از دست داده و البته برای دوستانی که بخشی از تاریخشان را با مرگ یک دوست از دست میدهند.
من اهل عزاداری و گلهگذاری و آه و ناله نیستم؛ اما سالی که با مرگ یک دوست آغاز شود؛ قطعاً سال خوبی نیست. شاید به جای
گذر از حوادث (که در آن همه ماهر شدهایم گویا)، باید قدری بیاندیشیم برای دوستیهایی که از دست دادهایم؛ و البته آنها که هنوز از دستشان ندادهایم و فقط بیرون از آن حلقه عرفی معاشرتهایمان جایشان گذاشتهایم.
دوست مشمار آنــکـه در نـعـــمــت زنـــد لاف یاری و بـــرادر خـوانـدگـی
دوست آن باشـد که گیـرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
پینوشت: بنا به درخواست پدر یکی از دوستان از دست رفته، نام مطلب تغییر یافته و تصویر انتخاب شده از دوستان ار دست رفته نیز برای عدم ایجاد شائبه وجود ارتباط بین مرگ این عزیزان به یکدیگر از پست حذف شده است.
:( ناراحت کننده اس ... هم مرگ اون دوست عزیز که من البته ندیدمش... و هم مرگ دوستی و محبت که خیلی وقته می بینمش!!
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یک دیگر نمانیم
کریمان جان فدای دوست کردند
سگی بگذار ما هم مردمانیم
غرض ها تیره دارد دوستی را
غرض ها را چرا از دل نرانیم
گهی خوشدل شوی از من که میرم
چرا مرده پرست و خصم جانیم
چو بعد مرگ خواهی آشتی کرد
همه عمر از غمت در امتحانیم
کنون پندار مردم آشتی کن
که در تسلیم ما چون مردگانیم
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن
رخم را بوسه ده کاکنون همانیم
خمش کن مرده وار ای دل ازیرا
به هستی متهم ما زاین زبانیم
(مولانا)
سلام
روحشون شاد
کاش بیشتر قدر همو بدونیم
دوستی ها خیلی کمرنگ شدند
و متاسفانه منفعت طلبی توشون خیلی زیاد شده
دوستای قدیمی واقعا نعمتند
بیایم قدر این نعمت ها رو بدونیم
بیشتر با هم باشیم
لااقل حالی از هم بپرسیم.....
پدرام ، بهشت گمشده ما....
مجددا تسلیت میگم خدمت شما و خانواده محترم
توضیح:
بنا به درخواست پدر یکی از دوستان از دست رفته، نام مطلب تغییر یافته و تصویر انتخاب شده از دوستان ار دست رفته نیز برای عدم ایجاد شائبه ارتباط مرگ این عزیزان به یکدیگر از پست حذف شده است.
همچنین به جهت احترام به خواسته این پدر داغ دیده یکی از کامنتهای نگارش شده در این پست نیز حذف شده است.