دیوار آزاد

اجتماعی ـ فرهنگی ـ طنز

دیوار آزاد

اجتماعی ـ فرهنگی ـ طنز

چالش‌های کودک دو زبانه

به نقل از مطلبی با همین عنوان نوشته نیلوفر جعفری منتشر شده در رادیو زمانه

پیش درآمد: پیشتر این مطلب را در شبکه اجتماعی ضاله فیسبوک خوانده‌بودم و برای دوستان بازنشر کرده بودم. در آن زمان این خیال در سرم بود که شاید این شبکه‌های رنگارنگ رفع فیلتر بشوند و مطلب برسد به دست همه دوستانی که کم و بیش با این مسأله در زندگی‌شان مواجه هستند (و یا در آینده خواهند شد!) که اینگونه نشد و از آنجا که هیچ خلاف قانون و مقرراتی در مطلب اصلی مشاهده نمی‌شود به نظرم رسید که جهت یادآوری برای خودمان و دوستانی که ممکن است این مطلب برایشان جالب توجه باشد یک بار بازنشر آن در وبلاگستان هم خالی از لطف نباشد.


اگر فرزندتان در محیطی با چند زبان و فرهنگ رشد می‌کند یا خودتان علاقه‌مند به آموزش زبان دوم یا چندم به فرزندتان باشید حتما چیزهایی درباره مزایای آموزش زبان دوم یا سوم می‌دانید. جهان آدم‌هایی که بیش از یک زبان می‌دانند جهان بزرگ‌تری است و آنطور که تحقیقات دانشمندان سوئدی نشان می‌دهد افرادی که به چند زبان مسلط هستند مغز بزرگ‌تری دارند. این افراد کمتر دچار آلزایمر می‌شوند، روش‌های همزیستی با افراد دیگران را بلد هستند، انسان‌های سازگارتری هستند و دانش و اطلاعات بیشتری دارند. چند زبانه‌ها همچنین پذیرای چیزهای نو و تازه‌ در زندگی‌شان هستند و از تجربه هراسی ندارند.
با این حال آدم‌های چند زبانه چالش‌ها و دشواری‌های ویژه خود را تجربه می‌کنند. دشواری‌های آموزش زبان دوم به کودکان ممکن است آنقدر زیاد باشد که والدین دست از تلاش برای آموزش زبان بردارند. این باعث می‌شود کودک نتواند به یکی از زبان‌ها ـ که معمولا زبان مادری قربانی آن است ـ تسلط کافی داشته باشد. به عنوان والد یک کودک چند زبانه شما در مراحل مختلف با این چالش‌ها رو به رو می‌شوید اما همیشه راهکارهایی برای گذر از آنها وجود دارد!

تأخیر در حرف زدن
والدین معمولا تأخیر در زبان را با تاخیر در حرف زدن اشتباه می‌گیرند و این مساله برای آنها تبدیل به یک چالش بزرگ می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد چند زبانی منجر به تأخیر در حرف زدن نمی‌شود. با این حال ممکن است برخی کودکان در تسلط به واژه‌ها و گفتار سالم تأخیر داشته باشند. هرچند این مشکل همه کودکان دو یا چند زبانه نیست اما مساله‌ای کاملا طبیعی است. شاید در مقایسه کودک خود با کودکان یک زبانه این مسأله باعث نگرانی‌تان شود و احساس کنید اشتباهی وجود دارد که فرزندتان به موقع شروع به حرف زدن نکرده است اما این نگرانی بی‌مورد است. فرزند دوزبانه شما دو برابر کودکان دیگر واژه بلد است و به همین دلیل او ممکن است برای کاربرد به موقع آنها نیاز به زمان بیشتری داشته باشد. کودک دو زبانه ممکن است تا سه سالگی هم هیچ واژه‌ای را به زبان نیاورد اما ناگهان در سال بعد قادر است هر دو زبان را با تسلط و شیوایی حرف بزند.
راهکارهای مناسب:
  •  از هر فرصتی برای حرف زدن با فرزندتان استفاده کنید. حتی اگر او پاسخ شما را نمی‌دهد. با بازی و مکالمه‌های روزمره می‌توانید زبان مادری را به فرزندتان به درستی منتقل کنید.
  • از کودک‌تان سوال بپرسید. پرسش راهی برای تشویق کودک به حرف زدن است.  به جای مونولوگ با  طرح سوال دیالوگ برقرار کنید.
  • آواز بخوانید. هیچ وقت محیط کودک را از صدا خالی نکنید. تکرار بسیار موثر است بنابراین یک ترانه را بارها و بارها با بیانی رسا بخوانید.
  • صبور باشید و به کودک برای حرف زدن فشار نیاورید.


مخلوط زبانی
کودکان دو زبانه معمولا جمله‌ای را در یک زبان شروع می‌کنند و در یک زبان دیگر تمام می‌کنند. این مساله بسیار رایج است چون زبان برای کودکان راهی برای ابراز خود است. اگر کودک در یک جمله از ترکیبات زبانی هر دو زبان استفاده می‌کند فقط به این دلیل است که می‌خواهد به راحت‌ترین روشی که می‌داند احساس و نیاز خود را بیان کند. او فقدان کلمه‌ها و ناتوانی در جمله بندی درست را از طریق زبان دیگر جبران می‌کند. کودکان دو زبانه این کار را ناخواسته انجام می‌دهند و از قضا این تائیدی بر هوش کودک شماست.
راهکارهای مناسب:
  • کودک را اصلاح کنید. جمله‌ها را به روش درست برای کودک بیان کنید و از او بخواهید آن را تکرار کند.
  • برای کودک کتاب بخوانید تا دایره واژگان کودک را بالا ببرید.
  • به اشتباهات رایج کودک توجه کنید و روی آنها کار کنید.

ترجیح یک زبان بر دیگری
برخی از کودکان دو یا چند زبانه ترجیح می‌دهند فقط از یک زبان برای حرف زدن استفاده کنند. این اتفاق معمولا برای زبانی می‌افتد که غلبه دارد و کودک بیشتر از آن استفاده می‌کند.کودکی که به مدرسه می‌رود و ساعت‌های طولانی به یک زبان درس می‌خواند، بازی می‌کند و با دوستانش ارتباط برقرار می‌کند ترجیح می‌دهد بیشتر از این زبان استفاده کند. این ممکن است برای زبان مادری کودک زنگ خطری باشد و رابطه کودک با والدین را تحت تاثیر قرار بدهد به ویژه اگر کودک از حرف زدن به زبان مادری خود امتناع کند.
راهکارهای مناسب:
  •  زبانی را که فرزندتان ترجیح می‌دهد به خوبی یاد بگیرید و از آن استفاده کنید. این به ارتباط شما با فرزندتان کمک می‌کند.
  •  برای مهجور نماندن زبان مادری روابط خود را با افراد هم زبان گسترش بدهید. داشتن دوستان هم زبان بسیار کمک کننده است و شوق یادگیری به این زبان را افزایش می‌دهد.
  • آموزش خواندن و نوشتن به زبان مادری را شروع کنید. نوشتن و خواندن کودک را ترغیب به استفاده از زبان می‌کند.
  • آموزش زبان مادری را جذاب کنید. از بازی یا ترانه‌های زبان خود استفاده کنید.


چالش خواندن و نوشتن
حرف زدن به یک یا چند زبان برای کودکان به راحتی اتفاق می‌افتد اما خواندن و نوشتن نیاز به تلاش بسیار بیشتری دارد. اگر کودک به مدرسه چند زبانه نرود یا در خانه خواندن و نوشتن را یاد نگیرد، فقط به یک زبان مسلط خواهد شد. این مساله بسیاری از کودکان چند زبانه است. آنها اگر چه می‌توانند دو یا چند زبان را بفهمند یا حرف بزنند اما تا زمانی که خواندن و نوشتن به آن زبان را یاد نگیرند تسلط آنها به آن زبان‌ها هم سطح نخواهد بود. آموزش خواندن و نوشتن به زبان مادری مهم‌ترین وظیفه والدینی است که کودکی چند زبانه را پرورش می‌دهند.
راهکارهای مناسب:
  •  هر شب برای کودک به زبان خودتان کتاب بخوانید. حتی اگر چند صفحه از یک کتاب باشد.
  •  در هفته اوقاتی را برای نوشتن کلمات به زبان خود تمرین کنید. از کارت‌های خواندن و نوشتن استفاده کنید.
  • از یک معلم خصوصی زبان استفاده کنید.
  • از مدرسه‌های دو زبانه استفاده کنید.
  • از آموزش‌های آنلاین برای زبان کودک استفاده کنید.

منفعل در زبان
کودکی که زبانی را می‌فهمد اما نمی‌تواند حرف بزند منفعل است. دلایل زیادی برای این مساله وجود دارد. واژگان محدود زبانی، بی‌انگیزگی برای کاربرد زبان و احساس بی‌نیازی نسبت به استفاده از یک زبان باعث ایجاد انفعال می‌شونداین مساله بیشتر برای کودکانی اتفاق می‌افتد که والدین‌شان تسلط کافی به زبان مورد استفاده کودک دارند. گاهی برای والدین دشوار است با کودک به زبانی حرف بزنند که تسلط کمتری بر آن دارد. زیرا تاثیر آموزش‌ها همواره با زبان غالب بیشتر است و والدین کم حوصله  دشواری آموزش به زبان مهجور را نمی‌پذیرند.
راهکارهای مناسب:
  • برای کودک نیاز به حرف زدن به زبان مهجور را ایجاد کنید.
  • از کودک بخواهید گاهی برخی جملات را برایتان ترجمه کند و یا او را تشویق کنید یک جمله را به هر دو زبان بگوید.
  • پاسخ کودک را به زبان مهجور بدهید و از او درخواست کنید به این زبان حرف بزند.

این چالش‌ها در مواجهه با کودکان چند زبانه اجتناب ناپذیرند اما قابل رفع هستند. همه چیز به انگیزه و میزان تلاش شما برای آموزش زبان مربوط است. به ویژه اگر می‌خواهید زبان مادری کودک را حفظ کنید لازم است با این چالش‌ها رو به رو شوید و با آن مقابله کنید. فرصت یادگیری چند زبان فرصت غنیمتی است که همه از آن بهره‌مند نیستند بنابراین به فرزندتان کمک کنید مهارت‌های زبانی را تقویت کند و در این راه موفق باشد.

آینه نقش تو بنمود راست


چند تا نقد راجع به فیلم آذر خوانده‌بودم که در بیشتر آنها تأکید شده بود یک فیلم فیمنیستی و شعارزده متوسط، با سوژه و داستان تکراری و غیره و غیره است. بعد با دوستان قرار گذاشتیم تا روی پرده به تماشای فیلم نشسته و برداشت‌های خودمان را محک بزنیم در پایان فیلم و باید اذعان کنم که به نظرم منتقدین به جای برچسب زدن به فیلم باید قضاوت منصفانه‌تری راجع به آذر می‌داشتند و غیره و غیره!


آذر (نیکی کریمی) و همسرش امیر (حمیدرضا آذرنگ) خانه‌شان را می‌فروشند تا بتوانند با کمک صابر (هومن سیدی) پسرعموی امیر رستورانی راه بیندازند. اما صابر نقشه دیگری برای پول‌ها دارد و از شراکت با امیر دست می‌کشد. مجادله دو پسرعمو به قتل ناخواسته صابر منجر می‌شود و ادامه فیلم تلاش‌های آذر برای حفظ رستورانی است که برای راه انداختن و سر پا نگه داشتن آن زحمات بسیاری را متحمل شده‌اند و ماجراهایی که برای او در این راه به وقوع می‌پیوندند ...


در بررسی سوژه داستان که شخصیت محور است و حوادثی که پیرامون آذر به وقوع می‌پیوندند و داستان را به پیش می‌برند، ممکن است در نگاه اول اینگونه به نظر برسد که مثلا موتورسواری زنان یک مقوله فمینیستی و سطحی است. مشکل روز جامعه ما نیست و حرف‌هایی از این دست که مانند موضوع حضور زنان در ورزشگاه نقل محافل و رسانه‌ها است. اما با نگاهی دقیق‌تر به اثر می‌توان نمادسازی‌های دیگری مشاهده کرد که به عقیده نگارنده مطالبه‌محور بودن فیلم را برجسته می‌نماید. در ژانر موسوم به سینمای فیمنیستی که به آثار برخی از کارگردانان سینمای ایران (نظیر تهمینه میلانی) نسبت داده شده‌است (که اصالت چنین ژانری و اعتبار ادعاهای مطرح شده درباره آن خودش جای بحث دارد) یک مؤلفه شعاری بودن در برخی دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های روایت مشاهده شده‌است که نشان می‌دهد فیلمساز خواسته از مدیوم سینما برای بیان بی‌واسطه دیدگاهش در موضوعی خاص استفاده نماید. اما در نمونه آذر  حس نمی‌شود در فلان پلان دارد شعاری مطرح می‌شود در حالی که فضاسازی برای طرح شعارها وجود دارد. اما سازنده اثر به صورت شفافی از شعار دادن پرهیز دارد و با ایجاد موقعیت تصویری و در ذهن مخاطب حرفش را می‌زند. برای مثال در سکانس تصادف آذر با موتورسیکلت بلافاصله پس از تصادف این ذهنیت برای مخاطب ایجاد می‌شود که «الان تصدیق نداره پس چی میشه؟» «چه قانونی وجود داره که ازش حمایت کنه؟» بدون اینکه پرسوناژی از داستان این موضوع که زنان اجازه موتورسواری ندارند را به مخاطب یادآوری کند و یا در سکانس‌های دلیوری پیتزا به مردانی که انتظار نداشته‌اند زنی در این شغل فعال باشد مخاطب به جای آذر می‌تواند تجربه شخصی خودش در چنین موقعیتی را تجسم کند.


در صحنه پایانی فیلم همکاران آذر در رستوران که در سر و پا نگه داشتن رستوران با وی همکاری کرده‌اند از او دعوت می‌کنند تا در هفته آینده در افتتاحیه کافه‌شان شرکت نماید. یعنی زندگی با همه زشتی‌ها و سختی‌هایش ادامه دارد و نباید از تلاش دست برداشت. نگارنده معتقد است نگاه منصفانه و یا شعارزده را باید در اینجور موقعیت‌هایی رصد کرد. چون کارگردان می‌توانست یک خداحافظی غم‌بار و یا چندین دیالوگ کلیشه‌ای در اینجا تحویل مخاطب بدهد اما این کار را انجام نداده و جریان داشتن زندگی را گوشزد می‌نماید. یعنی حسی در مخاطب در تعلیق قرار گرفته فیلم می‌تواند به جای غصه خوردن با آن کنار بیاید و به فکر فرو رود.

پی‌نوشت: نگارنده معتقد است فیلم آذر که نخستین ساخته محمد حمزه‌ای به عنوان کارگردان یک فیلم بلند است، بسیار جسورانه با قرار دادن مخاطب در موقعیت‌های بغرنج به صورت بی‌طرفانه‌ای درباره مسائل و معضلات زنان نظیر چالش اشتغال و حضور در جامعه، وجود نگاه مردسالارانه در اکثریت ایرانیان و نظایر آن صحبت می‌نماید و آینه تمام رخی از وضعیت زنان در جامعه ماست. حال اگر به مذاق کسی خوش نمی‌آید نسبت‌دادن ضعف در سوژه و داستان فیلم غیرمنصفانه است. نگارنده معتقد است اگر از چند پلان ابتدایی فیلم که کمی سربسته خط سیر اصلی داستان را کلید می‌زنند بپرهیزیم؛ در ادامه کار شخصیت‌های داستان به خوبی پخته می‌شوند و به خوبی برای مخاطب باورپذیرند و لذا تماشای آذر به همه دوستان و آشنایان توصیه می‌شود. در پایان همانند سایر نقدهای نگارش شده در این وبلاگ لازم است تأکید شود که نقطه‌نظرات نگارنده عموماً مربوط به خط سیر داستانی فیلم بوده و در خصوص جنبه‌های فنی و هنری اثر صاحب‌نظران باید نظر دهند و این نوشتار در این خصوص موارد مشخصی را ارائه نداده است.