بارش برفی را خواستارم
که جان از تن کودکی نستاند
و دستان هیچ دورهگردی را نلرزاند
و دیداری در پشت میلهها در آن نباشد
برفی که با ردای سفید دامنگیر
و آغوش مهربان گشودهاش بیاید و
سقفی بدهد به همه آرزوهای
بیپناه و در خود مانده ما
بذر شادی در شهرهامان بپاشد
و شاخههای هیچ درخت دلسوختهای را نشکاند
روشنی بخشد به همه چشمهای
کمسو و به در منتظر مانده ما
آری، چنین بارش برفی را خواستارم
8 بهمن 1396
سلام. این برفی که شما خواستارشی ایشالله توی بهشت بباره. دنیای مادی پر است از تزاحمات، نه مرگ و میر در آن متوقف می شود و نه مجرمینی که به پشت میله ها بروند، ته می کشند.
اگر به ما هم سری بزنید، خوشحال می شویم.
چنین دنیایی آرزوست. حواله ندهیم به جهان دیگر. در همین زندگی برای تحققاش تلاش کنیم
جان از تن کودکی نستاند
و دستان هیچ دورهگردی را نلرزاند
و دیداری در پشت میلهها در آن نباشد...
(عالی)