«۲» نوشت: در فلسفه و جامعهشناسی
برهان علیت (Causal Argument) راهکاری برای تعیین دلیل به وقوع پیوستن رخدادها است. در نظام علت و معلولی هر موجود یا پدیدهای یا علت است و باعث به وجود آمدن موجود دیگر و یا رخ دادن پدیدهای دیگر میشود و یا معلول است که ناشی از علت دیگری است. این برهان ساده در تحلیل اغلب مسائل اجتماعی کاربرد دارد اما بسته به عناصر تأثیرگذار و ابعاد پدیده به وقوع پیوسته، یافتن مجموعهای از علتها به عنوان منشأ و عوامل دستاندرکار ممکن است کار سادهای نبوده و یا از قوه درک و یا تجارب پیشین افراد خارج باشد. درست همینجاست که زاویه دید توطئهانگار میتواند تلاش کند تا درک سادهای از ماهیت آنچه رخ داده به دست دهد بدون آنکه به تمام جوانب مسأله بپردازد.
معمولاً در برخورد با حوادث و رخدادهای اجتماعی تعداد اندکی از نخبگان و متخصصان بر پایه مطالعات کافی و مستندات معتبر تفسیری منطقی از قضایا ارائه میدهند و اغلب افراد فاقد چنین منابع و تجاربی هستند و در صورت عدم دسترسی به تفسیر و تأویل درست از جریانات یا از روی کماطلاعی، ناآگاهی، کم حوصله بودن و یا اصلاً عدم علاقهمندی به درک عمق وقایع به تئوری توطئه اتکا مینمایند.
«۳» نوشت:دلایل متعددی برای رویکرد افراد به تئوری توطئه برشمرده شده که در بند قبلی به چند مورد مختصراً اشاره شد. برپایه مطالعات و مشاهدات نگارنده، برخی از این دلایل عبارتند از:
- فقدان دانش و آگاهی مستقیم فرد با موضوع مورد قضاوت
- سادهسازی با هدف سرعتبخشیدن به تجزیه و تحلیل مسائل
- سرگرمکردن یا منحرف کردن اذهان مخاطبان به موضوعات و عوامل غیرواقعی
- سطحینگری و عدم علاقه به درک عمق رخدادهای اجتماعی
- فرافکنی برپایه تعصبات ایدئولوژیک و قومیتی و یا منافع اقتصادی و سیاسی
همچنین عدم ثبات و سلامت روانی افراد ناشی از انگارههای ذهنی و یا محیط زندگی و مسائل تربیتی نیز در برخی پژوهشها عاملی تأثیرگذار در استفاده از این رویکرد تحلیل مسائل بر شمرده شدهاست.
«۴» نوشت: درباره توطئهانگاری و دسیسه بودن منشأ بسیاری از حوادث در متون ادبی، سیاسی و حتی تاریخی فرهنگهای مختلف نمونههای بسیاری موجود میباشد. به عنوان مثال بسیاری از
ادیان پاگانی و یا گروههای مرموزی نظیر
فراماسونها هستند که در طی سالیان متمادی انگشت اتهام عاملیت بسیاری از حوادث به سوی ایشان نشانه رفتهاست. نمونه تکنولوژیک معاصر گروه
هکرهای بدون نام (anonymous) است که ماهیتی اسرار آمیز دارد. داستانهای با خط سیر نویر (تکیه بر نقش اسرار آمیز زن در وقوع کنشهای حادثهساز) در فیلمهای سینمایی نیز نمونههای قابل ذکر دیگری در این رابطه میباشند.
یک نمونه مشهور ایرانی تلقی
داییجان ناپلئونوار از مسائل است که برگرفته از رمان و مجموعه تلویزیونی معروفی به همین عنوان است که در آن شخصیت اصلی داستان، یعنی داییجان، فردی مبتلا به بیماری
انگلوفوبیا بوده و دچار این توهم شده که ایادی انگلیسی به خاطر خرده حسابهای قدیمی، درصدد از بین بردن او هستند.
«۵» نوشت: با توجه به دلایلی که در این نوشتار و مصادیق مختلفی که در رابطه با بحث نگرش توطئهآمیز مطرح شد، این نگرش عرفی تلقی مسائل به عنوان یک شاخص کیفی بیانگر میزان توسعهنیافتگی فکری و فرهنگی جوامع است و متأسفانه در رابطه با ایران نیز این توهم توطئه منحصراً پدیدهای عوامگرایانه نبوده و بسیاری از نخبگان و روشنفکران جامعه نیز همواره به آن متکی بوده و هستند. خصوصاً به دلیل وابستگی فکری بسیاری از روشنفکران دهههای 1340 و 1350 به تفکرات چپ و کمونیستی و همچنین شیوع باورهای خرافی و غیرعلمی در نخبگان دهههای 1360 و 1370.
پینوشت: برای جلوگیری از افزایش حجم مطلب نگارش شده و خارج شدن آن از حوصله خواننده بسیاری از مطالب و مصادیقی که میخواستم در خلال بحث مطرح کنم را به ناچار نیاوردم، لذا علاقهمندان میتوانند از طریق این
پیوند یا این
پیوند یا این
پیوند مطالعات بیشتری در این خصوص داشته باشند.
سلام
همچنین مشاهده کنید مستند ایران و بریتانیا را از بی بی سی فارسی
امید جان بازهم ادیان پاگانی و یا پگانی ما را برد به خاطره های نشسته از خورشید
ارادت
منظورت که کانون خورشید و محفل گمراهان نبود که سید؟
از برکات قطع کامل اینترنت در هفته گذشته به فنا رفتن کل بحث احتمالی در خصوص پست جاری بین دوستان دسترسی از دست داده بود. بعدش نگید توهم توطئه داشتها! چشمک
آخرین مورد که من را به شک انداخت ، بحث تاسیس و حمایت گروهک داعش توسط آمریکاست که چپ ها تو بوق کرده اند . البته در این که جناح یا مونوپول خاصی تو قضیه دست داشته باشه ، قابل بررسی است ، ولی این که کسی تیتر بزند ، داعش تحقق کامل لیبرالیزم است ، در کشوری که سال ها لیبرال ( به معنی لغوی آزادیخواه نه بحث لیبرالیزم اقتصادی به مثابه یک نظام) فحش سیاسی بوده است ، به جز خاک توی چشم مردم کردن و تبعیت از فوبیای توطئه نیست و نتیجه ای جز تقویت استبداد و آزادی کشی ندارد!
خداوند کلی فرشته آفرید از جمله شیطان...
برای مقابله با شیطان باید از تئوری های شیطانی آگاه بود و برای فرشته بودن از رازهای فرشته بودن ...
این تنها راز برنده شدن در بازی با نتیجه برد -برد است.