دیوار آزاد

اجتماعی ـ فرهنگی ـ طنز

دیوار آزاد

اجتماعی ـ فرهنگی ـ طنز

چرا نباید عقده ای باشیم؟

به نقل از صفحه 13 ویژه نامه همشهری مسافر مورخ 1 اردیبهشت 1386
به قلم احسان پیربرناشpirbornash@yahoo.com

[درآمد]معلوم نیست هدفشان از این ازدواج ها چیست و چه چیزی را به چه کسی می خواهند ثابت کنند. پسر 10 ساله ای با دختری 11 ساله در عربستان ازدواج کردند و چون عرب ها اکثراً افراد متمول و پولداری هستند، عروس و داماد با هم پسرعمو دخترعمو بودند تا عقدشان را در آسمانها ببندند! قبول داریم این قسمت آخر را از روی عقده نوشتیم و خیلی ربطی به پولداری آنها نداشت. اما چرا نباید عقده ای باشیم؟ عقده ای هستیم، خلاف شرع که نمی کنیم! آدمیزاد است دیگر، یک سری حوادث را که می بیند عقده ای می شود و این یک امر طبیعی است.
وقتی اینجا توی مملکت خودمان افرادی را داریم که جای پدر ما هستند، ولی به دلیل مجرد بودن برادر خطابشان می کنیم، چرا نباید عقده ای شویم؟
وقتی سن ازدواج در کشورمان 70 سال است (این آمار خیلی دقیق نیست!)، تازه آن هم در صورتی که طرف شانس بیاورد و دخترعمو داشته باشد، چرا نباید از این 2 گل نوشکفته کینه ای داشته باشیم؟ لااقل به آنها بگویید جلوی چشم ما ازدواج نکنند که دلمان بخواهد!
اصلاً مگر سال آنها نو شده؟ یک کمی که به آنها بخندی، داربی های خود را هم مساوی تمام می کنند!

ازدواج برای صرفه جویی!فقط همین ازدواج مانده بود که بچه بازی نبود، این هم بچه بازی شد. یک سال دیگر طرف بچه دار می شود، باید بشیند با بچه اش لی لی بازی کند، آن وقت ما اینجا هنوز بهانه هایمان «میخواهم ادامه تحصیل بدم» است!
باور کنید آدم از روی این بچه خجالت می کشد که بگوید مجرد است. بچه 10 ساله آنها مرد است، 30 ساله های خودمان هنوز پسر هستند! واقعاً خنده دارد؟ بچه 10 ساله هم فهمید سن و سال مطرح نیست و مهم تفاهم است. فکر می کنید چگونه ازدواج کردند؟ هر دو لپ لپ دوست داشتند. هر دو از بستنی کاکائویی بدشان می آمد و هر دو موقع دیکته نوشتن خواب شان می برد، فهمیدند تفاهم دارند و با هم ازدواج کردند. تازه داماد خیلی هم زرنگ بود که با دختری ازدواج کرد که یک سال و شاید یک سر و گردن از خودش بزرگ تر است؛ چون برای سال بعد لااقل پول خرید کتاب های سال پنجم را نمی دهد و می تواند ان پول را به یک زخم زندگی اش بزند. اصلاً از کجا معلوم که به خاطر همین صرف جویی با هم ازدواج نکرده باشند؟!

دلیل افزایش سن ازدواجقابل توجه آقایام مسئولی که می خواستند کتاب های دخترها و پسرها را از دوران ابتدایی جدا کنند؛ دیدید کارها و تصمیمات شما رابطه مستقیمی با افزایش سن ازدواج در کشورمان دارد؟ اگر فکر می کنید با تغییر درس «تصمیم کبری» به «تصمیم ریزعلی» مشکل تصمیم گیری در جای جای کشور حل خواهد شد؛ حرفی نیست، جدا کنید. اما به در آوردن پیراهن ریزعلی و آتش زدن آن هم فکر کنید و ببینید چه جایگزینی برای آن دارید! نهایتاً کبری با حفظ سمت بتواند 10 تا پست را فقط ریاست [کند] و آخر سر در اداره کار هم ثبت نام کند! از جوانان عزیز خواهشمندیم هرچه زودتر ازدواج کنند. به من نگاه نکنید که ازدواج نمی کنم، من دارم مطلب می نویسم وگرنه چه کاری بهتر از ازدواج؟ از سیگار کشیدن که بهتر است! به شما قول می دهیم که داستان ازدواج را در همین جا خاتمه ندهیم و در شماره های بعدی باز هم شما را عذاب بدهیم! نظرات خود را به ایمیل نگارنده بفرستید تا سوژه بعدی را با نظرات شما بنویسیم.

با اندکی تصرف نسبت به متن اصلی

نظرات 9 + ارسال نظر
مهدی پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:34 ب.ظ

من پس از سالها کنکاش به همراه جناب عالی به این نتیجه رسیدم که اگه این داستان پیراهن ریز علی صحیح باشد، در کنار پیش بینی تاریخی شما یا من باید برم عربستان یا اینکه به 400 سال زمان نیاز دارم!! پس لطفا سعی کن مراعات حال منو که آرزو دارم کرده و یه کم بیشتر عمر بفرمایید

mumbojumbo پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:54 ب.ظ http://mumbojumbo.blogfa.com

اینقدرها هم که می گی ازدواج کردن سخت نیست و این همه هم سن

ازدواج بالا نرفته ها ! من که خیلی ها رو می بینم که تو سن مناسب و با

امکانات مناسبی ازدواج می کنن و از آسمون هم براشون نرسیده !

بعضی هاشون تحصیلات بالا دارند و بعضی ها هم شغل های آزاد

و اکثرآ هم به نظر (! ) آدم های معقولی میان.

سمن شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:58 ق.ظ http://yahooma.blogfa.com

سلام

آقا جان همون موضوع نصفه اول یا دوم موضوع بهتریه برای بحث چون نهایتا به جریان ظاهرا صحیح ۱۵ دقیقه می‌رسه D: این چیزا رو هم ننویس بابا جان دیدی خودت بازم بحث رو باز کردی؟ مشکل جمع ما خودتم هستی!

امید نیک یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:33 ق.ظ

در جواب مهدی:
آقاجان شما تسریع بفرمائید در امر خیر، حاجت به هیچ استخاره نیست! به عمر من چه کار داری؟

در جواب مهدی:
از بس که کوری! میانگین سن ازدواج از 33 سالگی گذشته آقاجان!

در جواب ساسان:
راه حل های شما به ما هیچ ارتباطی ندارد و بدینوسیله اعلام برائت می شود!

سمن یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:21 ق.ظ http://yahooma.blogfa.com

سلام

چی شد؟ چرا کم آوردی؟
البته این رو هم بگم که متاسفانه اینایی که نوشتی درسته.

mumbojumbo یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:07 ب.ظ http://mumbojumbo.blogfa.com

عزیزم گفتن می گن ولی واقعیت چیزه دیگه ای هست.دیروز یه پسره رو دیدم

با خانموش ! هر دوشون 19 سالشون بود.خانومش هم باردار بود !

حالا برو بگو سن ازدواج 35 به بالاست ، اینا واسه خود گول زدنه !

امید نیک یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 06:29 ب.ظ

در جواب ساسان:
آقاجان کم نیاوردیم، اتیکت داریم!

در جواب mumbojumbo:
آقا جان شما در مرکز کائنات که ننشستی، هر چه که تو ببینی قابل تعمیم به همه نیست!

وبلاگ نویس آواره یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 07:17 ب.ظ

چه موضوعی واسه بحث! ... ماشاء الله هم که جمع همه دارن اون یکی رو پیش می اندازن و دلایل خودشون رو می گن! ...

سمن چهارشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:49 ق.ظ http://yahooma.blogfa.com

ما منتظر دومیش هستیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد