سکوت ایستگاه
سوت قطار
پایان عاشقانه‌ای دیگر
باز آن پایان بی‌آغاز
آن داستان بی‌پایان
آن مُهرِ سَر به راز
آری پایان
پایان کودکانه‌ای دیگر
باز آن کودک در ما
آن حس گرم کودکانه
آن سرمای کوچه‌های بی‌خدا
آری پایان
پایان افسانه‌ای دیگر
باز آن افسانه پرواز
آن اسطوره ناشناخته عصر
آن اسلحه خالی سرباز
آری پایان
پایان مردانه‌ای دیگر
باز آن پیوندِ مردانه تیغ و رگ
آن میوه گندیده بر درخت
آن درختِ تنهای بی‌برگ
آری پایان
پایان جداگانه‌ای دیگر
باز آن لطافتِ پوشالیِ نادان
آن احساس زنانه زیبا
آن زیبای همیشه خفتهِ بی‌جان
آری پایان
پایان رندانه‌ای دیگر
آه،
چه بگویم از جان،
که نیست در تن و اما
نفس‌های دودگرفته
باز می‌سرایند از ما:
پایان
آری پایان
پایان جانانه‌ای دیگر
در سکوتِ سردِ ایستگاه
هجومِ عابران به قطار
پایان روزانه‌ای دیگر . . .
--------------------
بامداد ۴ دی ۱۳۸۶
تهران
به نام خدا
سلام امید جان
تولدت مبارک. شعرت گرفته بود. خیلی هم گرفته...
سلام
تولدت مبارک جیگر!
خودت میدونی نظرم درباره شعرت چیه، حیف که اسلام دست و پای مارو بسته وگرنه ابراز می کردم ;)
میگن، شکست رو جوری تعریف کن، که همیشه انرژی واسه دوباره آغاز کردن وجود داشته باشه!
بارم میگن، پایین نردبان موفقیت پر از هیاهو ولی بالای اون آرام هست.
بازم میگن، دل خوش سیری چند؟
یکی دیگه هم هست که میگه، تا توانی دلی بدست آر، دل شکستن هنر نمی باشد.
یکی که خیلی باحال میگه، ن.... شب درازه!
اما، انشاء الله خدا، همه رو به راه راست هدایت کنه، من جمله تو رو!
البته همیشه یادت باشه، راه برای رسیدن به خدا زیاده!
چاکریم!
خداییش نمی‌خواستم شروع کنم اما بابک بحث رو باز کرد D: سر شوخی باز شد دیگه بی‌چاره شدی.
سلام
دوست دارم اول ازت بخوام که این بهانه رو بپیذیری که به وبلاگ نویسا بپیوندی. نه به خاطر اینکه خوبه و ... . فقط به خاطر اینکه وقتی بیکار میشم کاری داشته باشم انجام بدم (چشمک).
خوب و اما بعد از بعد: بابت تولدت میگم که خوشحالم که خدا تو رو هم خلق کرد و به دنیا فرستاد چون لازم بودی. و بابت خودمم متاسفم که خدا فرستادتم، چون گیر تو انداختتم. :دی
ولی دوست دارم خاطرات، نظرات و هر چیز موندگاری که تو این مدت تو ذهنم به جا گذاشتی رو بازبینی کنم و اشاره بدم. البت هیچ ترتیبی نداره:
1- تولدت خونه ی شاهین. خیلی خوش گذشت. بدون هیچ دلیلی اون شب خیلی خوشحال و شاد بودم. به بقیه هم کلی خوش گذشت.
2- نامه ای که صبح اردوی ای سی ام برام نوشتی و گذاشتی. حرفات خیلی تیز بود و کلی اذیتم کرد ولی باعث نشد که از تصمیمم پشیمون بشم.
3- خونت که خیلی کوچولو بود و شلوغ.
4- قرار مدیریت نامحسوس که خونه ی بهزاد برای ACM آخر با هم گذاشتیم. نامردی بود ولی لازم بود. کار هوشمندانه ای بود.
5- عروسی مهدی نوریان. خیلی خوش تیپ شده بودی. اون موقع لاغر تر بودی. بازم برگرد. ولی هنوزم بهت میگم، من برای عروسیم دعوتت نمی کنم (برای اونایی که احیانا نمی دونن بگم که چون خوش تیپه ممکنه عروس منو ول کنه و اونو بپسنده، حالا خر بیار باقالی بار کن).
6- جلسات پرسش و پاسخ و علی الخصوص آخریش که مجریش هم بودی. خیلی با جسارت بود. عموما این قدر حرارت برای چیزی نشون نمی دی.
7- رازی که اون شب برام از قلبت گفتی. واقعا هم هنوز خیلی سوال تو ذهنم در مورد اون جریانات میگذره. امیدوارم هر حقی به صاحبش برگرده.
8- سیگاری که خونمون روشن کردی و هرچی التماست کردم ندادی یه پک بزنم. خیلی نامردی بود و خیلی هم اثر گذار. دیگه هیچ وقت نمیشه که اونقدر دلم سیگار بخواد.
9- هماهنگی برای استعفای دسته جمعی و نامه ای که نوشتی. هنوزم دارمش و گاهی نگاهش میکنم.
10- نظرت در مورد برگزاری جمع اعتراض آمیز برای کلاس پایگاه داده. خیلی مشکوک بودی که به نتیجه برسه. ولی خوب خدا رو شکر که رسید.
11- نامه ای که برات نوشتم و از دوستیم با تو شکایت کردم. خوب بعد از این همه مدت و این همه تجربیات مختلفی که داشتم به این نتیجه رسیدم که اون موقع در مورد دوستی و تعریف اون اشتباه می کردم. میشه جور دیگه ای به دوستی هامون نگاه کنیم. دوستی هایی که شاید سالی یکبار به بهونه ی عید یا روز تولد زنگی بزنیم یا همدیگه رو ببینیم. ولی وقتی قراره این اتفاق بیفته دلمون تپشش سریعتر بشه، وقتی اتفاق میفته از ته قلب ازش خوشحالیم و وقتی تموم میشه حس خوش دیدار تا مدتها زیر زبونمونه و دلمون برای دفعه ی بعد پر میکشه. امیدوارم همینطور باشه.
دیگه هم بهت نمیگم "دوستت دارم ولی با ما به از این باش" بجاش میگم "دوستت دارم حتی اگه با ما بدتر از این هم باشی"
یه بوس از این ور ---- یه بوس از اون ور
تولدت مبارک دوست خوبم.
خداحافظ
پیش درآمد:
آقاجان من با اینکه الان کلی احساس پروانه ای دارم اما
بعداْ به خدمت تک تک شما ها می رسم!
توضیح اول در پاسخ به ساسان:
مرد مومن خودت رفتی این شعر غمگین رو انتخاب کردی عزیزجان!
توضیح دوم در پاسخ به بابک:
خدواند تو را هم به راه راست هدایت کند!
البته بنده ترجیح می دم پلورالیسم مدنظر شما را در چارچوب یک «صراط مستقیم» ببینم و نه راههای بسیار زیاد. ماتریس هدایت هرچه ابعادش بیشتر باشد زیباتر است.
توضیح سوم در پاسخ به مهدی:
آقاجان ما خیلی ارادت داریم
اگر در جایی از بنده به شما ناراحتی رسیده عفو نمایید.
در مورد وبلاگ نوشتن خیلی مطمئن نیستم. واقعیت امر اینه که وبلاگ یک Tools هست. یه عبارت بهتر یک رسانه هست. اصل مطلب Content داشتن برای این رسانه است. که چون قبلاً امتحان کرم و می دانم یافتن موضوع جالب برای نقل در وب و یا بحث با دوستان و بازدیدکنندگان بسیار سخت است. اگر باور نداری یه سر به این بلاگ بزن: http://www.minority.blogfa.com
اما چون دوستان به بنده لطف داشتند و محبت شان را ابراز کرده اند، شاید این خبر که «امید هم به جمع بلاگ نویسان اضافه شد» خوانندگانی داشته باشد؟!
می بینم که رسیدی خونه و اول از هرجایی یه سر به وبلاگ خودت زدی!!
مرد حسابی در رفتی اونم روز تولدت و ملتی هم هی زنگ می زنن اینجا و از من
قیمه می خوان!!
منم جای جناب عالی بودم احساسات پروانه ای داشتم (به قول مهدی :دی)
با این حال تولدت مبارک ولی یکی طلبت (بازم :دی)
آقاجان توطئه کرده اند بر علیه بنده
من بی اطلاع بودم از این حجمه دوستانه (!) به privacy خودم
آقا جون، من همیشه انقدر خوش اخلاق نیستما!
ببین داش من، خودت گفتی هر سال یه قیمه افتادیم، بزنی زیرش خودم، قیم ات میکنمااااا!
ما قیمه می خوایم، یالا!
آقا جان شما یه شعر غیر غمگین از خودت به من نشون بده. نه جان من نشون بده. نهههههههههههههه نشون بده دیگه اگه راست می‌گی.
فعلاْ بذارید این گندی که بالا آورده اید رو جمع و جور کنم!
هم قیمه می بندیم به خندق بلای شما
هم شعر غیر غمگین!
sharmandee vasateee bahsetooon vared shodam.
omid jaaan sms dadam vali bazam tavalodet mobarak.tavalode bloget ham mobarak.shaddd va khoshhal bashiddddddddddd ke zendegiii zibast.(afaaalee makooos ham dar jomalatam vojood dareeeee :) )
1- سلام
۲- تولدت مبارک، ببخش بازم که اون روز نتونستم بیام ... حال جسمی بسیار بسیار خرابناک بود.
۳- در جواب شعرت:
بد نگویم به مهتاب اگر تب داریم
۴- منم بازی .... منم از این قیمه بازی ها می خوام ...
۵- هیچی ... یادم رفت (دو نقطه دی)
سلام امید جان
۱. تولدت مبارک
۲. وبلاگت مبارک
آخرین شعرته؟
...
سلام.
چقدر از دوستی مون می گذره نمیدونم ولی واقعا دلم برای شب تولدات و اون قیمه همیشگی تنگ شده امیدوارم که بتونم بازم ازت شام بگیرم :دی. دلم برای شب گردیای بابل تنگ شده داداش اگه اومدم بریم اونجا؟؟؟؟؟. در آخرم روی گلت رو می بوشم و تولدت با نمی دونم چند روز تاخیر مبارک.
شعرتم مثل همیشه قشنگه فقط فکر کنم بازم نباید خودت بخونیش که هممون یخ می زنیم.
به امید دیدار.
سلام خپلو! (مثل خودم!)
ما مشتاق دیداریم!
اینجا هم که می بینی، بامبول سرم در اومده! منو چه به بلاگ نویسی!
هر روز شاعر تر از دیروز - تولدت مبارک - به یاد همه تان هستم گرچه جای حظورتان خالیست
سلام
خوب بود
اگه وقت کردید به وب من هم یه سری بزنید
من بیش از1300مقاله وتحقیق رایگان راجمع آوری کردم
وبلاگ من الان پیج رنک2 داره
ومی خواهم باوبلاگ شماتبادل لینک کنم
لطفااگرتمایل داریدمن راباعنوان "1300مقاله وتحقیق رایگان"وبه آدرس:http://www.beheshtnet.blogfa.com
لینک کنیدوسپس ازطریق نظرات خبردهیدتامی خواهیدباچه نام وآدرسی لینک شوید
من بعدازاینک شمارولینک کردم بهتون اطلاع می دم
ممنون
پسر جان تو هم که هنوز غوره نشدی مویز شدی؟! این همه پایان واسه ی چی؟ اول کاری. زود باش. دست به کار شو به روز بیا جناب سروان!
نمی دونم چرا هر وقت به آرشیو شما سر می زنم یه چیز جالب دستگیرم میشه! :)
پس 29 فروردین..
بنام خدا با سلام خدمت شما مدیر گرامی شما می توانید فقط با پرداخت ده هزار تومان صاحب یک پنل پیامک همراه با خط اختصاصی ارسال و دریافت شوید. با این خط می توانید پل ارتباطی جدیدی برای کاربران خود فعال نمائید.لازم به ذکر است پیامک های نرفته به شما برگشت داده می شود.همچنین می توانید خط مورد علاقه خود را میان ده هزار خط انتخاب نمائید .جهت دیدن دمو و ثبت نام به آدرس زیر مراجعه فرمائید panel.mida -co.ir/register.php شماره تماس 09125063543 با تشکر میدا