دیوار آزاد

اجتماعی ـ فرهنگی ـ طنز

دیوار آزاد

اجتماعی ـ فرهنگی ـ طنز

روز زن؛ یک بام و دو هوا؟!


پیش‌درآمد: وقتی قرار می‌شود روزی از ایام تقویمی به مناسبتی تخصیص یابد؛ اینکه چه روزی باشد خیلی مهم نیست. دلیل تأکید بر آن مناسبت خاص هست که اهمیت دارد. به عبارت دیگر مواردی که کمتر در طول ایام روزمره به آنها توجه می‌شود به دلیل اهمیت و یا تأثیری که بر زندگی انسان می‌گذارند به این وسیله مورد تأکید قرار می‌گیرد. برای مثال 7 آوریل هر سال از سوی سازمان ملل روز جهانی بهداشت نامگذاری شده‌است و یا 10 دسامبر هر سال روز جهانی حقوق بشر نامگذاری شده و نهادها و سازمان‌های بین‌المللی برنامه‌هایی را به این مظور برگزار می‌نمایند. به بیان ساده وقتی پدیده و یا موضوعی کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد نیاز پیدا می‌کند تا مناسبتی به آن تخصیص یافته و پاسداشت ارزش‌های آن به آحاد جامعه یادآوری شود. 



این مقدمه را گفتم تا بروم سر اصل مطلب که اشاره به بحث نامگذاری روز تولد حضرت فاطمه (س) به عنوان روز زن و روز مادر در تقویم ایران است. در ابتدا باید عرض شود که نگارنده در اصل برگزاری بزرگداشت برای احترام و ستایش این شخصیت تاریخی و اسلامی تأثیرگذار در مذهب رسمی کشور هیچ شبهه و یا نقدی ندارد. همانند بسیاری از مناسبت‌های مذهبی که همه ساله و نه فقط در کشور ما؛ که در بسیاری از کشورهای جهان برگزار می‌شود و فارغ از جزئیات برگزاری و یا خاستگاه فکری و عقیدتی که در ورای این برنامه‌ها هست؛ نفس برگزاری چنین بزرگداشت‌هایی را می‌توان در پرورش ابعاد معنوی افراد بسیار مهم و تأثیرگذار نیز تلقی کرد.

اما مسأله اساسی تلقی نادرستی است که از این مقوله به صورت عرفی در ذهن جامعه ایجاد شده و به مثابه یک حرکت نمادین نه چندان عمیق، جزئیات اصلی این بزرگداشت در تهیه هدیه‌های مختصر و دل خوش کن برای زنان فامیل و آشنا خلاصه گشته است. یعنی بر خلاف چیزی که مورد انتظار است و آن توجه به جایگاه زن در جامعه صرفاً بسنده کردن به چنین سطحی از بزرگداشت مصداق روشنی از یک بام و دو هوا است.

اگر قرار است توجهی به زن به صرف جنسیت او و مقولاتی نظیر ارتباط با جنس مخالف توجه بشود که اصولاً شایسته نیست که یک مناسبت مذهبی قلب به چنین مفهومی گردد و روزهای تقویمی دیگری نیز (نظیر ولنتاین یا سپندارمذگان) در خرده فرهنگ‌های جامعه برای این منظور وجود دارند. اگر قرار است توجه به مقام و منزلت زن به خاطر جایگاه «مادر بودن» وی در نهاد خانواده و تأثیر او در پرورش فرزندان باشد، تأکید بر مسأله «زن بودن» در نامگذاری بی‌دلیل است و می‌شد با عبارت «روز مادر» شبهه دیدگاه جنسیتی نسبت به موضوع را برطرف نمود. اگر هم قرار است توجه به «جایگاه زن در اجتماع» مراد اینچنین نامگذاری تقویمی باشد که ویترین‌سازی نادرستی است. وقتی بسیاری از حقوق اولیه زن نظیر داشتن حق حضانت بر فرزندان، حق ازدواج و طلاق، حق انتخاب محل زندگی و یا حتی مسافرت رفتن در قانون خانواده بسیار محدود و مشروط شده، صحبت از جایگاه زن به عنوان عنصر اجتماعی مهم بیشتر به یک تعارف اجتماعی و فرهنگی شبیه است تا ستایش و بزرگداشتی برخاسته از یک تفکر صادقانه و منصفانه. لذا به عقیده نگارنده به جای صرف نمودن وقت و پول برای برگزاری چنین برنامه‌هایی بهتر است تلاش شود تا واقعاً مسأله زن و ترفیع جایگاهش در اجتماع به یک سطح شایسته‌تری در دستور کار آحاد جامعه باشد.



پی‌نوشت اول: نگارنده دیدگاه شبه فمینیستی نسبت به زن و شعارهایی که این قبیل جریانات برای استیفای حقوق خود سر می‌دهند را نیز بخشی از همان ویترین‌سازی (منتها اینبار با جهتی معکوس) قلمداد می‌کند زیرا به غیر از چهره‌های خاصی که در طول این سال‌ها برای کسب آن حقوق تلاش داشته‌اند، بدنه جریان به اصطلاح فمینیستی در ایران برخوردی پراگماتیک و مد گونه با موضوع دارد و چندان متفکرانه عمل نکرده است.
پی‌نوشت دوم: اصولاً نامگذاری‌هایی نظیر روز زن، روز مادر، روز جوان، روز مرد (که در پست جداگانه‌ای قبلاً به آن پرداخته‌ام) در تقویم کشورها بیشتر یک بدعت حکومتی بوده تا فریضه‌ای مذهبی و یا اصلی اخلاقی و ماهیتاً با سایر نامگذاری‌ها که اشاره به اصناف و فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی جامعه دارند (نظیر روز کارگر، روز پرستار، روز مطبوعات، روز سینما، روز شعر و ...) تفاوت فراوانی دارد و قیاس بین آنها ممکن است ایجاد شبهه و سؤتفاهم بنماید.
پی‌نوشت سوم: یک واقعیت نهفته دیگر در رابطه با نامگذاری‌های تقویمی (چه از جنبه جهانی و بین‌المللی و چه از جنبه ملی و بومی) و الک زدن پدیده‌های زندگی انسان این است که چنین رویکردی یک سنت قرن بیستمی محسوب می‌شود که جوامع در حال پیشرفت و یا در حال توسعه برای نشان دادن میزان بهبود وضعیت مردم در آن زمینه‌ها مطرح می‌کرده‌اند و در دنیای شبه پست مدرن امروزی چندان برد فکری و فرهنگی خاصی ندارد.
نظرات 6 + ارسال نظر
ammar یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:03 ب.ظ http://www.360degree.blogsky.com

سلام برادر گرامی
مشتاق دیدار

پ. پژوهش دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 05:43 ب.ظ http://ppajouhesh.blogfa.com

اشتباهت در این تحلیل اینه که معیار حقوق زن رو بر اساس حقوق جهانی در نظر گرفتی و به همین دلیله که برات تناقض‌آمیزه ترکیب زن‌بودن و مادر‌بودن در این رویداد و نگاه جنسیتی به «روز زن-مادر»؛ ولی در حقیقت در انتخاب این روز به عنوان «روز زن-مادر» یک بُعد ایدئولوژیک وجود داره که ازش غافل شدی: این‌که جایگاه زن در جامعه‌ی اسلامی «مادر‌بودگی»ست و پرورش فرزندان، نه جایگاه در اجتماع و حق حضانت و طلاق و ازدواج که در حقیقت به معنی داشتن حق تخریب «بنیاد خانواده» است و جوامع دینی (چه اسلامی و چه دیگر ادیان) بنیاد خانواده رو بسیار مهم می‌دونن و نقش زن در خانواده رو در ابتدا «پرورش فرزندان» و سپس «شوهرداری» می‌دونند. نماد سیاسی‌اش رو به عنوان مثال می‌تونی توی تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا هم ببینی که در اون زن به عنوان «پشتیبان شوهر» و در کنار «کودکان شوهر» با او در صحنه حاضر می‌شه به طوری که اگر کسی در زمینه‌ی روابط زناشویی دچار مشکل باشه از محبوبیتش کم می‌شه (ر.ک. گینگریچ، سارکوزی و...) و این فقط مخصوص جوامع اسلامی نیست. پس در این انتخاب برای یک جامعه‌ی دینی معنای خاصی از حقوق زن وجود داره که باید اون رو مد نظر قرار بدی.

اشاره‌تان به بحث نگاه ایدئولوژیک به زن در جوامع مذهبی درست است. اما من اشتباهی در برداشت خودم نمی‌بینم و در واقع منتقد همین نگاه ایدئولوژیک به مسأله و پاسداشت سانتی‌مانتال‌واری که در رابطه با روز زن در این قبیل جوامع مطرح شده هستم مهندس.

ش.ی جمعه 7 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 03:43 ق.ظ

وقتی علیت را با دور فرض می کنید، همه چیز هم با دور فرض می شود

مریم جمعه 7 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 10:30 ق.ظ http://thornbirds.blogsky.com

امید جان نقدی که داری مطرح میکنی که کاملا درسته
یعنی باید کارهای اساسی تری در جامعه بابت اختصاص دادن یک روز خاص صورت بگیره
ولی یه چیز دیگه هم وجود داره
اینکه اولا یه موضوع مسئولیت اجتماعی داریم.... یه موضوع مسئولیت فردی...
یعنی ملت هنوز سر همون کادو خریدنش و به قول تو این سطح از توجه هم مشکل دارن....
به وضوح دیده میشه که حتی در همین سطح کوچیک و اولیه حق و حقوقی برای زن در جامعه فردیمون و با همه علاقه هایی که هست در نظر گرفته نمیشه و حتی مشکل وجود داره....
حالا فرض کن از فردا حق طلاق یا حق حضانت یا هر چی دیگه رو بخوان بدن به یه زن!!!! خوب همین مردها که تو سطحش در حد کادو دادن !! موندن ... مطمئن باش این قانونها رو تاب نمیارن!!! بنابراین باید فرهنگ سازی بشه تا یه جامعه کم کم آماده پذیرش یه قانون بشه... به نظرم ماها خیلی کند پیش میریم ولی داریم پیش میریم.....البته به شرطی که واقعا یادمون نره برای چی و برای چه حقوقی باید تلاش بشه... وگرنه که به قول تو آخر آخرشم میشه در حد هدیه دادن و هدیه گرفتن!!!

در متن مشخصاً استدلال شده تقلیل مقام و جایگاه زنان به مناسبت‌های تقویمی در واقع پاک کردن صورت مسأله است. موضوع خرید کادو و اینها نیست بلکه شیوع شیوه‌ای از تفکر متحجرانه است که پشت مناسبت‌های مذهبی برای فروکاهیدن مطالبات اجتماعی و حقوقی زنان به سطحی از سانتی‌مانتالیسم ولنتاینی به میدان آمده و نگارنده به آن معترض بوده و هست.

ماکسیم چهارشنبه 19 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 03:56 ب.ظ

سلام

البته با کلیات بحث که مخالفتی نیست اما یه چیز این وسط هست که نمیتونم درکش کنم، این موضوع که "تقلیل مقام و جایگاه زنان به مناسبتها، پاک کردن صورت مسئله است" رو در کنار این موضوع که متولی این مناسبت سیستم (همون دولت) هست بزاریم یعنی اینکه متولی در اصل به جایگاهی بالاتر معتقده و صورت مسئله رو هم قبول داره! خب مشخصا این طور نیست.
به نظر من حتی این استدلال شما هم خیلی ایده آل هستش، اینجا با شرایطی که من میبینم (چه جامعه و چه سیستم) موضوع فهماندن این است که باباجان مسئله ای در این حوزه وجود دارد! حالا پاک کردن و یا تقلیل بماند!

متولی امر لزوما به جایگاه بالاتری معتقد نیست. ممکن است جایگاهی در نظرش باشد؛ اما عملکردش در حوزه زنان و وضعیت قوانین مدنی جامعه به رفیع بودن این جایگاه اشاره نمیدهد. به عقیده بنده طبقه متوسط جامعه ایران (به عنوان مؤثرترین گروه اجتماعی) در طول این سالها به قدر کافی با مسأله مواجه بوده است؛ لذا الان وقت یافتن راه‌حل هستش؛ نه قایم شدن پشت مناسبت‌ها

علیرضا مجابی شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 11:45 ق.ظ

مردم ایران و فرهنگ حال و گذشته ی سرزمین ما ، نشان دهنده ی ابعاد بحران اجتماعی در تمام زمینه هاست و این مورد ( ریای ظاهری در احترام به حقوق زن) تنها مورد نیست. تاریخ ما و اندیشه های التقاتی هم نه تنها رو به نقصان ندارد ، که ظاهرن خود به ضرورتی تاریخی مبدل شده است. ظرف چند ساعت و طی برخوردهای متفاوت با ادم های مختلف متوجه شدم که علیرغم هیچگونه عقیده ی مذهبی ، روز گذشته همه روز زن (؟) رو به هم تبریک می گفتن و شیرینی پخش می کردند ، عین جریان لوزان که تنها چیزی که بیان نشد، اصل حقیقت. حالا این ملت چه خیری از این دروغ پردازی های باسمه ای در طول تاریخ دیده و چرا کماکان به بازتولید اون ادامه می ده ... سر در نمی آرم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد