دیوار آزاد

اجتماعی ـ فرهنگی ـ طنز

دیوار آزاد

اجتماعی ـ فرهنگی ـ طنز

یه روز خوب میاد (A Good Day Will Come)


لابلای اینهمه اخبار بد (گیر نده که توضیحاتش خیلی زیاده) که هر روز مثل پتک میخوره توی ملاج ما (حالا اگه جای دیگه هم میخوره ما همان ملاج را ملاک قرار بدهیم بهتر است و تو خود حدیث بخوان، چشمک) بالأخره یه خبر خوب هم نصیب شود جای شکرش باقی است. عکس بالا تنها تصویر منتشر شده از مراسم جشن عروسی حاج مهدی مدبر خان اتابک مشهور به ماکسیم الممالک صدراعظم معزول و محفوظ آرادستان و بانو صباءالسلطنه مرادمند جلالی ملقب به سلطان صبا (دامة برکاته) هست که امیدواریم عروس و داماد هر چه سریعتر با انتشار اخباری مبنی بر بودن در قید حیات و دفع شرارت های گوناگون زندگانی دست به گریبان روزمره تکراری، جماعت کثیری از علاقه مندان شوروی سابق (همان آرادستان مرحوم) و البته ایادی استکبار جهانی (آسان افزارستان جدیداً جنوبی) را از نگرانی برهانند.

پ.ن: خیلی علاقه مندیم در خصوص مطالب مختلفه یومیه و گردش احوال ابنای بشر نگارش کنیم ولی قلممان چسبیده ته جامدادی و به حالت قهر هیچ قصد همراهی نمی نماید. لذا اگر رخصت و مجالی باشد در وقتی بهتر بفرساییم بر وب نوشت تار عنکبوت زده سابقا آزاد انشاء الله در چیزی شبیه به روز خوبی که وعده شده میادش بالأخره و ما هنوز اندرخم یک کوچه ایم.
نظرات 4 + ارسال نظر
مهدی یگانه پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:17 ب.ظ

به سلامتی ان شاالله
کِی بوده عروسی !!!! بزنیم به افتخارشون اون دست قشنگه رو !!
امید دیدیشون از قول ما هم تبریک عرض کنید حتماً .
یه روز بشه نوبت خودت بشه دکتر!!!!

بیست و هشتم بهمن ماه بوده در یک مجلس مختصر و خانوادگی در منزل پدر مهدی برگزار شده دکتر. در خصوص نوبت که می فرمایید، نوبتی هم باشه نوبت شماست.

پ. پژوهش پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ب.ظ

چه ناغافل، چه تک‌خورانه. بابا یه بفرما می‌زدن لااقل.

پی‌نوشت: امید، مطمئنی صاب‌عکس راضی‌ئه عکسو گذاشتی تو نت؟

در مورد قسمت پی نوشت: این عکس در فیس بوک توسط یکی از دوستای عروس منتشر شده و مربوط به یک محل خصوصی نیست و کنار منزل داماد هنگام ورود ماشین عروس برداشته شده است. لذا از این نظر که می فرمایید فکر نکنم مشکلی باشه.

فریاد خاموش جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 ق.ظ http://kochik.blogfa.com

سلام
امید تو که احتمالاً یادداشت منو دیدی تو مسنجر
به هر حال تبریک بگو به مهدی و خانومش ایشالله عروسی بچش ما هم باشیم :دی

امید تو اینجوری عروسی کنی باید یه عروسی دیگه هم بگیری ها هواست باشه :پی

خانم سه‌شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:02 ق.ظ

آقا من اگه جای این عروس خانم بودم ، حالا بگو شما هر نسبتی میخوای با ایشون داشته باش، بگو دوستش تو فیسبوک این عکس و گذاشته، میگفتم اصلا درست نیست که این عکس و اینجا گذاشتین
اینکه کسی عکسی و تو فیس بوک میزاره، دلیل نمیشه که حتما از مسائل امنیتی موضوع خبر داشته باشه، خیلی از آدما حتی کسایی که رشتشون همین کامپیوتر و اینا هست از ستینگ های فیس بوک خیلی اطلاعات ندارند، شاید دوستش فکر کرده که تنظیم کرده برای یه عده یا دوستای خودش و نمیخواد دیگران ببینن ، ولی به هر دلیلی فراموش کرده ستینگ و عوض کنه
عکس جزو حریم شخصی آدماست، باز فیس بوک که دیوار نصف و نیمه داره شما برداشتی این عکس و اینجا گذاشتی که همه دیگه ببینن؟ بدون که از خود صاحب عکس بپرسی؟
تو مملکتی که این همه آدم مریض هستند، بنظرت این کار درسته؟

خانم تند نرو و کاسه داغتر از آش نشو لطفا. بنده با آقا داماد صحبت داشتم چند روز پیش و ایشون از طرف عروس هم فرمودند مورد و مشکلی برای انتشار عکس و مطلب نیست. عکس مشکل چندانی هم نداره (البته اگر دنبال مشکل نگردید) و به ملاحظات عرفی هم بی احترامی نکرده (برخلاف شما که به بیننده های بلاگ بنده بی احترامی فرمدید)، لذا مطالب شما وارد نیست و صرفا جهت احترام به نظرات خوانندگان حذف نمی شود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد